سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عروسک - و یا شاید هم ...
سفارش تبلیغ
صبا ویژن



























و یا شاید هم ...

 

اشکی شده ای برای عروسک...و کودکی راهزن

شاید برای من... که به جای آن بی همتای تو آرمیده ام

غمگین منشین.

پاییز تمام می شود.

و عروسک هایی بی شمار به خاله بازی های من و تو دعوت می شوند

 همتای تو منم.بی همتای من...

غمگین منشین همانند بلوری که بغض را به سخره گرفته است..

کودکی غمگین اینک خوشحال است و همتای تو را مادری می کند...

دلیلی برای نگرانی نیست...

 

...می خواهم عروسک وار زندگی کنم تا اگر سرم به سنگ خورد نشکشند تا اگر دلم را کسی شکست چیزی احساس نکنم تا اگر به مشکلات زندگی برخوردم بی پروا به آغوش صاحبم که دخترک کوچکی بیش نیست پناه آورم . اما نه ..... چه خوب است که همین انسان خاکی باشم اما سنگ به سرم نخورد کسی دلم را نشکشند و مشکلات مرا از پای درنیاورد...


نوشته شده در یکشنبه 86/7/22ساعت 7:56 صبح توسط دختر ماه نهم نظرات ( ) |


Design By : Pichak