پيامهاي ارسالي
+
خسته ام,,,
خسته ز فردايي دگر
از غزل از اين غروب بي سحر
خسته ام از اين به ظاهر مردمان
خسته از کابوس تکرار زمان
خسته ام از واژه ها از اين غروب جمعه ها
خسته ام از روزگار از اين سراي تنگ و تار
خسته ام از اين همه فرياد اما بي جواب
تا سحر بيداري و ناليدن از بخت خراب
سلام
ببخشيد مدتي سرگرم امتحانا بودم...
دوستاي خوبم وبلاگ من به اين آدرس تغيير كرد:
www.avin-asrin.blogfa.com
+
دارند با محرم بر ضد خودمو ن کار ميکنند و به قول معروف دين عليه دين ـ مذهب عليه مذهب واي به روزي که اين جور کارا به صورت فرهنگ در بياد.
گلعذاري ز گلستان جهان ما را بس ...................... زين چمن سايه آن سرو روان ما را بس
من و هم صحبتي اهل ريا دورم باد ...................... از گرانان جهان رطـــــل گران ما را بس
+
« امشبي را شه دين در حرمش مهمان است
مکن اي صبح طلوع، مکن اي صبح طلوع
صبح فردا بدنش زير سم اسبان است
مکن اي صبح طلوع، مکن اي صبح طلوع »
« اي بي کفن، حسين واي
عريان بدن، حسين واي
اي سر جدا، حسين واي
در کربلا، حسين واي
در نينوا، حسين واي
واي واي، حسين واي
واي واي، حسين واي »
« آن تير که تو ديدي به سر بايد خورد / زهريست که رسد همچو شکر بايد خورد »