سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دختر ماه نهم - و یا شاید هم ...
سفارش تبلیغ
صبا ویژن



























و یا شاید هم ...

میدانی...جایی خواندم آدم ها قول می دهند که زیرش بزنند....اصلآ بستنی ها را می بندند که چیزی برای

 

شکستن داشته باشند....فکر می کردم این را آدم ضعیفی گفته....

 

اما.....

 

راست گفته.

 

آدم ها بستنی ها را می بندند که چیزی برای شکستن داشته باشند.....

 

و من چه احمقانه انتظار داشتم که تو......آنچه را که هرگز نبسته بودی نشکنی....شاید فکر کردم گاهی نگاه ها

 

و دست ها کافیست....لازم نیست بستنی ها را بر زبان آورد....می شود حس کرد....بو کرد...می شود همیشه

 

بکر و تازه در چشم هایت بماند.....

 

اما.........

 

چه احمقانه انتظار داشتم که تو......آنچه را که هرگز نبسته بودی نشکنی....

 

همیشه می گفتم حرمت چشم های تو را نگه داشتم.....

 

می دانی.... پاییز حرمت نگه نمی دارد....هیچوقت نگه نداشته...

 

اما برای تو.....نخواست که دیواری بریزد...که حرمتی بشکند....که گلایه ای باشد....

 

و تو....و اما تو.....تو حتی حرمت دست های خودت را هم نگه نداشتی چه برسد به...

 

بگذریم.

 

مهم نیست....

 

قلب من این روزها تیر می کشد... حس می کنم یک عالمه آدم دورم حلقه می زنند و مرثیه می خوانند.....

 

مرثیه باران....باران نیامده...............

 

من .....در انتظار باران نیامده پیر شدم.........

 

این حرفها سهم توست.........اما.....سکوت که میکنم تو فکر میکنی....

 

بگذریم....... 


نوشته شده در سه شنبه 86/10/18ساعت 3:19 صبح توسط دختر ماه نهم نظرات ( ) |

 

زدم و دلت را شکستم

با زندگی بی حساب شدم

مادر

خواهرانم

برادرانم

رفقایم

مرا ببخشید...

از دل شکستن خوشم آمده است

گرچه میدانم کار خوبی نیست

اما از حالا به بعد

چاره دیگری ندارم

هیچ کاری را

 به این خوبی بلد نیستم ...

وشما

شما هیچ کاری را

به این خوبی یادم ندادید

پس آماده باشید

دل بعدی

شاید ،

شاید دل شما باشد.


نوشته شده در دوشنبه 86/10/17ساعت 2:24 عصر توسط دختر ماه نهم نظرات ( ) |

ادامه پست قبل(تو یه پست جا نشد!!!) شماره 2

 

پلان 6:

ساعت 10 شب،هر کاری میکنم کانکت نمیشه!خاک تو سر این کامپیوتر در پیت کنن

ینی بد شانستر از منم دیده بودین؟

باید دس به یه کار زشتربزنم،آخه 3 نمرستا!کم نیست..ارزش دزدیرو داره... مامان اینا حواسشون به اخباره که ببینن اخبار فردارو تطیل میکنه یا نه

با هر بد بختی بود یه سری (حدود 30 صفه )از نت مطلب فارسی جم کردم

همرو میریزم تو ورد تا پرینت بگیرم،

اما  برقا رفت !!!!وای خدای من!

ینی بد شانستر از منم دیده بودین؟

پلان7:

 

ساعت 4صبه،دوباره دارم مطالب دیشبو  سیو میکنم،

میخام پیرینت بگیرم،اما به صفه 2 که میرسه جوهرش تموم میشه!

ینی بد شانستر از منم دیده بودین؟

 

بی خیال میریزم تو سی دی صب زود میدم  بیرون پیرینت بگیره

اما سی دی خام نداریم! !!!پس چی کار کنم؟!!!!

آها تکنولوزی های دیگه هم هست راستی اما دسه آبجی جونه! اونم که خواب تشیف داره! ولش کن بابا اصن! اما نه من تسلیم نمیشم الان میرم بیدارش میکنم...

 

پلان 8:

 

ساعت7 صبه روز موعود..ساعت 8 کلاس شرو میشه ...

بیرون مه گرفته،هر چی زنگ میزنم آژانس ماشین نداره،مامانم که عمرا تو این برف ماشین تکون بده!

چاره ای نیست باید خودم برم...

ینی بد شانستر از منم دیده بودین؟

کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من

 

پلان 9:

ساعت 8 سر زرگنده،میرم تو مغازه تا پیرینت بگیرم،هر چی میگردم نیست!!!!واااااااااااااااااااای کیفم و اشتباه اوردم!!!!!!!(صب دیدم برفه یه دفه تصمیم گرفتم تیپو عوض کنم)

 

ینی بد شانستر از منم دیده بودین؟

خوبه حالا باز پاور پینتو عکسارو جا نذاشتم!!!

 

پلان 10:

ساعت 8:30 میرم سایت دانشگاه برای بار سوم مطالبو میریزم رو سی دی

پلان 11:

 

ساعت 9 دوباره اومدم سر زنگنه برای پرینت

زهرا زنگ زده هی استرس میده: بدو بدو استاد 10 میره

پلان 12:

ساعت 9:45 دقیقه  رسیدم سر کلاس همراه با یه سمینار حدودا 50 صفه ای با یه عالم عکسای خوشگلفیه پاور پوینت 20

 

ینی خوش شانس تر از منم دیده بودین؟

 

خیلی عالی شد از همه بهتر...


نوشته شده در پنج شنبه 86/10/13ساعت 11:37 عصر توسط دختر ماه نهم نظرات ( ) |

(این مطلب تو دو تا پست نوشته شده)    شماره 1

سلام

 

پلان 1:

 

اول ترم وقتی آقای اسلاید(منظورم جناب آقای دکتر محمدی استاد بیوشیمیه)اومد سر کلاس و بارم بندی امتحان آخر ترمو گفت،2 الی 3 نمررو اختصاص به سمینار داد،از اون جا که من وقتم برام خیلی مهمه،از همون موقع قید 3 نمررو زدم!!!با خودم گفتم اب نداره این یه درسو 17 میشم،آسمون که به زمین نمی یاد،فوق فوقش معدلم هم این ترم 20 نمیشه!!!نه ولی آخه میدونین چیه جدن به چن تا دلیل قانع کننده بود که همچین تصمیمی گرفتم:

اول اینکه برای میکروبیولوژی و مولکولی هم باید سمینار ارایُه میدادیم،از اونجا که این دو درس به مراتب مهمترن پس یه آدم عاقل هیچ وقت نمیاد مولکولی دکتر روح ا.. که کمه کم 4 تا درس باهاش داریمو ول کنه  و بجسبه به بیوشیمی(دانشکده ما کلن 7 8 تا استاد داره،البته این ضعف دانشگاه نیستا،ضعف دانشجواس که به یه استاد سریع دل میبندن و با اصرار و التماس به مدیر گروه ارجمند، میخوان تا ترم بعد با همون استاد یه درسه دیگه بردارن،حالا هر درسی مهم نیستا،استاد مهمه)

دوم اینکه این استاد ما یه کم روشن فکره و به هر دلیلی ممکنه وقی نمرتو زدن رو برد یه دفه ببینی که بهت حذف دادن،البته ایشون دلایل خاص خودشونو دارنا،مثلن آدامس جوییدن،حرافی سر کلاس،نشستن ته کلاسا وبقیشو ا..اعلم،ظاهر شدن سر کلاس موقع حضور غیاب و ...

از ان جا که من هم یه کم به خودم شک دارم  تا دقیقه 90 حتی خطی از این درسو تو مخم نمیکنم!!!

سوم که

اصلی ترین ومهمترینه دوستای نابابه،اونم از نوع دلیمی،که همش میگفت : ول کن بابا ،مهم نیست!

چهارم انکه وقتی موقع انتخاب موضو بود،بنده آرمان جلسه داشتم ،در نتیجه جلسه بد که رفتم موضو بگیرم تموم شده بود!(موضو بایدیا سرطان یه عبافت بود یا یه بیماری ارثی)خدایی خیلی سخته!استاد ارجمند برداشت سرطان دهان ودندان یا یه بیماری مشابه رو داد به من!وای خدای من سرطان دندون تا حالا شنیدین؟!

ینی بد شانستر از منم دیده بودین؟

بازم با خودم گفتم در نا امیدی بسی امید است!این شد که دست به دامن خاله و شوهرخاله شدم!

پلان 2:

مامان بیچاره یه سوره درست و حسابی دادو تا تونستم یه چن تا کتاب متاب و اطلاعات جم کنم،اما کلن رو هم رفته شد 6 صفه! ه صفه اول بسم ا.. ،صفحه دوم اسم خودم و موضو نام استاد،صفه سوم فهرست،صفه 4 همون متن گرانبها،صفه 5 عکس دندون رونالدو،صفه 6 منابع ،صفحه 7  تقدیر از استاد،صفحه 8 دعای مطالعه،صفه 9 هم پایان   ...

اینم تحقیق یه دانشجوی تقریبا سال و خورده ای آخر،دکتر آینده...

پلان 3:

تقریبا نزدیکه آخر ترمه

خوب اما دیگه واقعا بی خیال شدم

پلان 4:

چهارشنبه 12 دی،روز ارایٍه سمینار مولکولی...عالی بودا،یعنی باورتون نمیشه گل از گل دکتر روح ا... شکفت...به جای نمره 4 سمینار به ما 5 داد!!!نمیدونم چرا یه حسی بهم میگفت بشینم و سمینارای بچه های دیگه هم گوش بدم!اما ینی من میتونم حداقل 40 دقیقه سر کلاس بشینم؟خودمم بخوام مگه این فریده میزاره؟! زر زر هی زنگ میزنه،پا شو بیا آرمان!از ان ورم فاطمه داره از پشت شیشه کلاس چش ابرو میاد،اما نه من نمیخوام برم،کم کم 50 تومنی پول این واحدو دادم،علف خرس که نیست! باید استفاده کنم!خلاصه قول یه ناهار به دوستای اراذل دادم تابالااخره دست از سرم بردارن،اما نخیر،انگار به ما نیومده،یه بنده خدایی که سال به سال حالی از ما نمیپرسه ،زنگ زد...

ای خداااااااااااااااااااااا

فک کنم 2 دقیقه شد سریع پیچوندمش و امدم سر کلاس،اما تا اومدم بشینم استاد با لبخند ملیحی:

عزیزم میشه لیستو از آموزش بگیری!

(حالا آموزش کجاس طبقه 4،کلاس ما کجاس؟طبقه هم کف !!)

یعنی دیواری کوتاتر از من ندید!

من نمیدونم اون مذکرای قد 90 خط مقدمو استاد احیانن نمیبینه !!!

خلاصه با سرعت نور رفتم و برگشتم سر درس که چه عرض کنم بد بختی!!!

اگه گفتین استاد لیستو برا چی میخواست؟بله کلاس تموم شده میخواد حضور غیاب کنه

خلاصه در همین حین که داشت گریم میگرفت،استاد باز به من ماموریت جمع کردن سمینارارو داد!(خلاصه این استادم هی از من بیگاری میکشیدا تو اون هیری بیری! )

هین طور که داشتم سمینارارو جم میکردم،چشمم به موضوی هانیه خورد "آلزایمر

 

آره خودشه آلزایمر،یه بیماری کاملا ارثی و با عامل ژنی

وای خداااااااای من..اصن باورم نمیشه... (میتونم از سمینار مولکولی هانیه برای سمینار بیوشیمی استفاده کنم!!!)

 

پلان 5:

ساعت7 شب

،شماره هانیرو میگیرم"سلام هانیه جون خوبی عزیزم..........پس بیام الان سیدی عکسا و پاور پوینتو بگیرم...مرسی..فلا

 

 


نوشته شده در پنج شنبه 86/10/13ساعت 11:35 عصر توسط دختر ماه نهم نظرات ( ) |

و یا شاید هم !

 

تنها تر از امروز روزهای دیگری نیز برمن گذشته است که حالا فقط به جز حسرتی بر من باقی نگذاشته اند.

حسرت از تنهائی های که دیگر یادشان سخت زجر آور مینماید،در کوچه باغ های مرز میان عشرت وذلت باز میان من وتقدیر حرف های برای گفتن باقی مانده بود.

با گذشته های از میان جنگل ها رود بار ها درسی از کتاب مقدس را بیاد دارم که گفته بود:

محبوب

ای کبوتر من که در شکاف صخره ها وپشت سنگها پنهان هستی،بگذار صدای شیرین تورا بشنوم وصورت زیبای تورا ببینم.

روباهان کوچکرا که تاکستان ها را خراب میکنند بگیرید،چون تاکستان ما شکوفه کرده است.

مفهومی در من پدید میآید که گویا دیگر برایش قربانی داده ام ویا شاید هم با طروات محبوبی بر لقای مهر پیوسته باشم ورنه دیگر میان ما صداقت پنهان نمانده خواهد بود.

هنگامه های از مردم شهر مرگ را به پاسخ گونه هائی از شعر نغز مهر به سختی در هم آمیخته مینمودم.

در مدار خاموش از مرگ پیوسته بر این می اندیشه ام:

وکسانی که کفر ورزیدند،برخی از آنان دوستان برخی دیگرند.

ومن در تنگنائی از هراس تا فراموشی بس قریب نهفته ام وشاید هم شما چنین بر همین روال هم آغوش باشید؛چه میدانم .

 

من پذیرفتم شکست خویش را     پند عاقل دور اندیش را

من پذیرفتم عشق افسانه است     گرچه  دل عاشق و دیوانه است

میروم از رفتنم شاد باش     از فراق بودنم آزاد باش

آرزو دارم بفهمی این درد را     تلخی برخورد های سرد را

 

 

 


نوشته شده در چهارشنبه 86/10/12ساعت 12:5 صبح توسط دختر ماه نهم نظرات ( ) |

همه،

هرآن چه از دل و دست شان برمی آمد،کردند

کوتاهی اما،نه!

خواهر،خواهری

برادر،برادری

رفیق،رفاقت

دشمن که نه!(هیچ کس دلش را کف دستش که

نه نهاده...)بگذاریم!

باری حرف ها شنیدم،دشنام ها

زخم ها زدند وزخمه ها...

همه و همه

هیچ کس کم نگذشت،کم فروشی هم نکردند.ای

تنها نمیدانم چرا

این همه را باور نمی کردم وندارم .... هنوزهم!

شاید به راستی این جان پریشان

سزاوار این همه بود و هست و من نمیدانستم!

     اما این را خوب می دانم

که دار وندارم مادری ست

که همه هر چه دارم از اوست...



نوشته شده در دوشنبه 86/10/10ساعت 5:35 صبح توسط دختر ماه نهم نظرات ( ) |

همزمان با خجسته عید بزرگ الهی، عید سعید غدیر خم، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم قم، ضمن تبریک این روز فرخنده، واقعه غدیر را نشان دهنده عظمت، جامعیت و آینده نگری اسلام دانستند و تصریح کردند: امروز مهم ترین وظیفه مسلمانان به ویژه علما، روشنفکران، بزرگان و سیاستمداران آنان تلاش برای وحدت بیش از پیش مسلمانان، کمک به رشد بیداری اسلامی و پرهیز از اختلاف و تفرقه در جهان اسلام است.

حضرت آیت الله خامنه ای، اقدام پیامبر بزرگوار اسلام (ص) را در منصوب کردن شخصیتی منحصر به فرد و ممتاز در همه ابعاد، در روز غدیر خم، نصبی الهی و اتمام و اکمال دین اسلام با نشان دادن نقشه راه پس از پیامبر اسلام (ص) خواندند و افزودند: حضرت علی (ع) مظهر تقوا، تدین، پایبندی مطلق به دین، ملاحظه غیرخدا و غیر راه حق را نکردن، حرکت بی پروا در راه خدا، برخورداری از علم، عقل، تدبیر، و مظهر قدرت، عزم و اراده بودند و انتصاب چنین شخصیتی در روز عید غدیر نشان دهنده نماد زعامت و رهبری امت اسلامی در طول زمان است.

ایشان با تأکید بر اینکه چنین واقعه مهمی نباید بهانه ای برای ایجاد اختلاف میان مسلمانان و تضعیف اسلام باشد خاطرنشان کردند: دشمن می خواهد مسئله غدیر را به زمینه ای برای برادر کشی و جنگ و خونریزی میان مسلمانان تبدیل کند و به کمتر از این هم راضی نمی شود، بنابراین شیعیان نباید کوچک ترین اظهار نظر یا حرکتی انجام دهند که به این توطئه کمک کند، ضمن آنکه برادران اهل سنت نیز باید هوشیار و مراقب سوء استفاده دشمنان از تعصبات و احساسات مذهبی باشند.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به شکست سیاستهای امریکا در عراق، افغانستان، لبنان و فلسطین و اذعان سیاستمداران امریکایی به این شکست افزودند: با توجه به این ناکامیها، قدرتهای استکباری و در رأس آن امریکا، برای مقابله با موج روزافزون بیداری اسلامی که منشأ آن برافراشته شدن پرچم جمهوری اسلامی در ایران است، به ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی روی آورده اند بنابراین دنیای اسلام به ویژه روشنفکران و علمای مسلمان باید به آگاه سازی قشرهای مختلف همت، و بر لزوم اتحاد و برادری مسلمانان تأکید جدی کنند.

ایشان با اشاره به تبلیغات دشمنان از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی برای ترساندن کشورهای منطقه از جمهوری اسلامی ایران خاطر نشان کردند: روسا و سیاستمداران کشورهای اسلامی به ویژه کشورهای منطقه بدانند عزت اسلام و قدرت جمهوری اسلامی ایران مایه پشتگرمی و قوت آنان خواهد بود.

رهبر انقلاب اسلامی، علت اصلی زورگویی امریکا را به کشورهای اسلامی، ضعف دولتهای اسلامی دانستند و تأکید کردند، امریکا همواره به رژیم غاصب صهیونیستی باج می دهد و در مقابل، از بعضی دولتهای عربی باج می گیرد بنابراین اگر آن دولتها به قدرتی عظیم متکی باشند هیچ گاه مجبور به باج دادن نخواهند بود.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به برخی تحلیل ها، نشانه ها و اخبار مبنی بر تلاش امریکا برای تشکیل اتحادی با حضور انگلیس و چند کشور عربی بر ضد جمهوری اسلامی ایران خاطر نشان کردند: این اتحاد، همکاری با دو دولت نحس و نجس بر ضد ملتی است که مایه عزت اسلام بوده و در این راه جانفشانی بسیاری کرده است بنابراین دولتهای عربی باید مراقب این دام خطرناک باشند.

ایشان تصریح کردند: اگر چنین اتحادی هم شکل بگیرد فایده ای نخواهد داشت زیرا در دوران جنگ تحمیلی، اتحادی بالاتر و قدرتمندتر از این شکل گرفت تا با مزدوری صدام روسیاه و بدعاقبت، قسمتی از خاک ایران را اشغال کنند و هشت سال هم تمام تلاش خود را به کار گرفتند اما در نهایت نتوانستند هیچ غلطی انجام بدهند و اکنون نیز توطئه آنها بر ضد نظام اسلامی به جایی نخواهد رسید.

حضرت آیت الله خامنه ای پیشرفت جمهوری اسلامی ایران را در عرصه های مختلف، از جمله در زمینه های علمی و فناوری، متعلق به دنیای اسلام دانستند و افزودند: انرژی هسته ای به عنوان دستاوردی بومی، مایه افتخار ملت ایران و دنیای اسلام است و اگر برخی دولتهای عربی و اسلامی تصور کنند با تشکیل اتحاد با امریکا و انگلیس و اعمال تحریم می توانند رضایت رژیم صهیونیستی را جلب و خیال این رژیم غاصب را آسوده کنند، دچار خطای سیاسی شده اند.

رهبر انقلاب اسلامی تصریح کردند: ملت ایران بدون تردید از حق خود نمی گذرد و مسئولان هم حق ندارند از این دستاورد بزرگ صرف نظر کنند.

ایشان در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سابقه بسیار طولانی مردم قم در پایبندی به ولایت و همچنین قیام آنان بر ضد رژیم شاه در نوزدهم دی سال 1356، افزودند: مردم و جوانان قم در آن روز تاریخی در خط مقدم فعالان انقلاب کار بزرگی انجام دادند که استمرار آن به انقلاب عظیم اسلامی منجر شد.

حضرت آیت الله خامنه ای، نقش مردم قم و حوزه علمیه این شهر مقدس را در مقاطع مختلف انقلاب اسلامی مهم ارزیابی و تأکید کردند: قم همواره مرکز خط مستقیم و اصیل انقلاب در همه میدانها بوده است.


نوشته شده در شنبه 86/10/8ساعت 1:41 صبح توسط دختر ماه نهم نظرات ( ) |

اعمال غدیر
 حادثه غدیر حادثه بزرگی است و عید غد
یر عیدی بزرگ و شاید شریفترین عید   مسلمانان است. در بیان ائمه علیهم السلام برای این روز بزرگ اعمالی وارد شده   است که به برخی از آنان اشاره می شود
 1ـ تحکیم بیعت با ولایت

 
همانگونه که پیامبر اکرم بعداز نصب امام علی علیه السلام به امامت مسلمین به   جماعت مسلمانان امر کرد که با او بیعت کنند در سالروز آن حماسه جاوید   پیامبر تجدیدآن بیعت سفارش شده است. لذا زیارت امیرالمومنین و سایر ائمه  مستحب است. به همین منظور ادعیه زیادی نیز وارد شده است
 2ـ اظهار سرور و شادمانی

 
در وصف شیعه و شیعیان گفته شده است که به شادی ما ائمه شادند و به حزن ما   محزون و مسلم است که عید غدیر شادی بخش ترین عید ائمه است و شادمانی شیعه  در این روز فرض است و هارون گوید در روز هیجدهم ذی حجه خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم که  فرمود حقا که روز غدیر روز عید فرح و سرور است  در روز عید غدیر اظهار فرح و  امیر المومنین علی علیه السلام نیز فرمودند :
 در روز عید غدیر اظهار فرح وشادمانی
کنید و برادران مسلمان خود را نیز شاد گردانید
 3ـ مصافحه کردن

 
مصافحه یا دست دادن از آداب اسلامی است و در روز عید غدیر به آن تاکید بیشتری شده است. امام علی علیه السلام فرمودند روز عید غدیر هنگامی که  یکدیگر را ملاقات می کنید با هم مصافحه کنید.
 
ذکر مخصوص این روز نیز هنگام مصافحه سفارش شده است   الحمد لله الذی جعلنا من التمسکین  بولایت امیرالمومنین و الائمه   علیهم السلام   ترجمه سپاس خدای را که ما را از جمله درآویختگان به ولایت امیرالمومنین علی  و ائمه علیهم السلام قرار داد
 4ـ پیمان اخوت و برادری

 
از برنامه های اسلام ایجاد اخوت و برادری است. و به همین منظور پیامبر اکرم   بین مسلمانان مهاجرین و انصار پیمان برادری بست و با پیمان اخوت علی را با   خویش برادر نمود و در برخی از زیارات که خطاب به پیامبر می خوانیم السلام   علیک و علی اخیک علی بن ابیطالب علیه السلام یعنی سلام بر تو و برادرت علی  اشاره به همین برادری است  پیمان برادری و عقد اخوت بستن از اعمال وارده در روز غدیر است و صیغه  مخصوصی دارد که در مفاتیح الجنان آمده است
 5ـ احسان و انفاق

احسان و انفاق از دستورات ویژه اسلامی است اما در ایام بزرگ مثل عید غدیر بر  آن تاکید بیشتری شده است  در سیره امام حسن علیه السلام است که ایشان روز عید غدیر مهمانی می داد و شخص  امام علی علیه السلام نیز در آن مراسم شرکت می کرد
6ـ صله رحم

صله رحم از پسندیده ترین آداب اسلامی است و شرع مقدس اسلام بر مطلب تاکید  فراوان نموده است. اما در روز عید غدیر بر این نکته سفارش بیشتری شده است  امام صادق علیه السلام می فرماید از کارهایی که در روز عید غدیر مستحب است  صله رحم است
 7ـ رفع حاجت مومنان
رفع حاجت مومنان از جمله اعمالی است که اسلام برای آن ارزش خاصی قائل شده  است. و ائمه آن را از چند طواف برتر می دانند. در روز غدیر این عمل فضیلت  بیشتری دارد. امام علی علیه السلام فرمودند
کسی که مومنان را در روز غدیر تکفل کند نزد خدای متعال من ضامنش هستم  که از کافر شدن و پریشان شدن در امان باشد   یعنی رفع حاجت مومنان سبب عاقبت به خیری است .

8
ـ غسل کردن و لباس نو پوشیدن
امام صادق علیه السلام فرموده اند در روز عید غدیر پاکیزه ترین لباسهای خود  را بر تن بپوش. با غسل طهارت معنوی حاصل می شود و با  نظافت طهارت ظاهری
9ـ تشکیل اجتماع

در روز عید غدیر به جهت یادآوری روزی که پیامبر به امر خداوند علی علیه السلام  را به امامت امت اسلامی نصب کرد بجاست در مراکزگوناگون گردآییم و به  یاد آن روز بزرگ و ثمراتش شادمان باشیم. ائمه سفارش کرده اند که به جهت  یادآوری مقام محمد صلوات الله علیه و آل او علیهم السلام اجتماعات تشکیل بشود .و خود نیز از این گونه اجتماعات برپا می داشتند .
10ـ دعا روزه و عبادت

روزه و دعا از اعمالی است که در همه اعیاد مورد سفارش و تاکید است خاصه در  روز عید غدیرحسن بن راشد گوید از امام صادق علیه السلام درباره عید غدیر  پرسیدم و حضرت فرمود این عید از عید قربان و فطر برتر است. آن روز را روزه  بگیرید و بر محمد و آلش زیاد صلوات بفرستید.


نوشته شده در شنبه 86/10/8ساعت 1:26 صبح توسط دختر ماه نهم نظرات ( ) |

یا علی دستم بگیر ...

 

دشت غوغا بود غوغا بود غوغا در غدیر

موج می زد سیل مردم مثل دریا در غدیر

 

تشنگیها بود و توفان بود و شن بود و غبار

محشری از هرچه با خود داشت صحرا در غدیر

 

کاروان آرام و بی تشویش سنگر می گرفت

تا بگیرد کاروان سالارشان جا در غدیر

 

گردها خوابید کم کم کاروان خاموش شد

تا پیمبر ( ص ) خود چه خواهد گفت آیا در غدیر

 

تا افق انبوه مردان صحاری بود و دشت

و سکوتی تا کند آن مرد لب وا در غدیر

 

مرد اما با نگاهی گرم در چشمان شوق

جستجو می کرد مولایش علی ( ع ) را در غدیر

 

پس به مردان عرب فرمود بعد از من علی ( ع ) است

هر که من مولای اویم اوست مولا در غدیر

 

گردها خوابیده بود و کاروان خاموش بود

خوانده می شد انتهای قصه ما در غدیر

 

در شکوه کاروان آن روز با آهنگ زنگ

بی گمان باری رقم می خورد فردا در غدیر

 

ای فراموشان باطل ، سر به پایین افکنید

چون پیمبر ( ص ) دست حق را برد بالا در غدیر

 

حیف اما کاروان منزل به منزل می گذشت

کاروان می رفت و حق می ماند تنها در غدیر


نوشته شده در شنبه 86/10/8ساعت 1:23 صبح توسط دختر ماه نهم نظرات ( ) |

« به نام پروردگار »

چگونه باور کنیم از تو نگفته ان که برگ برگ تاریخ گواه توست!

چگونه است که آسمانیان تو را بهتر از اهل زمین می شناسند؟

چگونه است که

                           هر درخت پر ثمر، هر سبزی چمن و هر بلبل خوش سخن،

تو را بیشتر از نسل انسان شناخته اند؟

گویی که تنها این انسان است که زمزمه پر شور صبا که هر کوی و برزن را در پهنه زمان پر کرده است نمی شنود!

مگر نه این که حبیب خدا(ص)، اندکی از رسالتش فرو نگذاشت.

درست است که انسان از نسیان است

ولی به راستی نخواستیم که بشنویم،

                                              نخواسته ایم که بدانیم،

                                                                          که انسان مختار است و توانا.

... اما غفلت دیگر بس است!

                                    ... مصمم

                                                 حق پذیر

                                                             وفادار ...

 

 

« فراموش چرا؟ »

... و تو ای غدیر، ای هماره برکه هدایت، ای ژرف بحر ولایت!

مگر نه این که هستی، غرقه قطره ای از حقیقت توست؟

ای نم تویم نور!

تو مصداق راستین آیه آبی!

« و من الماء کل شیئ حی »

در شگفتم، خلقتی را که بدون آب، زندگانی تاب آورده اند.

این مردگان روان؛

این زندگان بی جان!

                                     آوای غدیر، ای آب حیات!

                   متحیرم که واژه فراموشی چگونه به ساحلت راه یافت؟

                                                                                        چگونه؟

 

 

« تلاوت سبز »

و مگر در غدیر چه گذشت؟

این غبار آلود بیابان بی آب و علف، چگونه میزبان آفتابی ترین روز انسان شد؟

این آبگینه فصلی خُرد،

چگونه عهده دار سیراب نمودن ریشه حقیقت جاودان شد؟

کدامین تلاوت سبز، حلاوت غدیر را تا به امروز چشانیده است؟

آن روز، اصحاب غدیر، چه رازی از لبان شکفته وحی نیوشیدند؟

... در غدیر چه گذشت؟

 

 

« ما و غدیر!»

... و امروز، با تو ای غدیر، پیمان خواهی بست.

پیمانی که آخرین بندهایش ترجمان اکنون ماست!

                       پیمان انتظار!

که رسول خدا(ص)، خود پنجره انتظار را بر روی مشتاقان گشود و به صبح ظهور، بشارت فرمود.

و آنان که خود را فرا روی این پیمان مسئول یافتند، همچو نسیم از فراز دشت ها گذشتند و آفاق را از یاد مهدی (عج)  عطر آگین ساختند.

ما نیز با تو پیمان خواهی بست.

باشد که تنی در زلال غدیر بشوییم و راز دل با موعود غدیر باز گوییم.


نوشته شده در شنبه 86/10/8ساعت 1:21 صبح توسط دختر ماه نهم نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5   >>   >

Design By : Pichak